حالت تاریک
یکشنبه, 12 مرداد 1404
آیا مایل به نصب وب اپلیکیشن پایگاه خبری تحلیلی کردتودی هستید؟
سرمایه‌گذاری فراموش‌شده بر آینده خاموش
میزگرد؛

سرمایه‌گذاری فراموش‌شده بر آینده خاموش

در سایه ناآگاهی و بی‌توجهی سیاست‌گذاران، اوتیسم به بحران خاموشی تبدیل شده که خانواده‌ها را زیر بار فشارهای مالی و روانی خم می‌کند؛ در حالی که سرمایه‌گذاری به‌موقع، می‌تواند آینده‌ای متفاوت رقم بزند.

به گزارش خبرنگار گروه اقتصادی پایگاه خبری تحلیلی «کردتودی»، اوتیسم، به‌عنوان یکی از پیچیده‌ترین اختلالات عصبی - رشدی، سال‌ها در سایه ناآگاهی جامعه مانده است.

 در شهرستان‌های کوچک‌تر مانند بیجار، این ناآگاهی نه‌تنها مانع تشخیص و درمان به‌موقع می‌شود، بلکه خانواده‌ها را با انزوا، ترس و شکست‌های روانی مواجه می‌کند.

در دنیایی که هر روز با پیشرفت‌های علمی و فناوری روبه‌رو هستیم، هنوز بسیاری از چالش‌های اجتماعی و روانی به‌ویژه در حوزهٔ سلامت روان و نیازهای خاص، کمتر موردتوجه قرار می‌گیرند.

یکی از این چالش‌ها، زندگی روزمره خانواده‌هایی است که با فرزندان دارای اوتیسم سر و کار دارند. این اختلال که به‌صورت طیفی با علائم متنوع ظاهر می‌شود، نه‌تنها بر کودک تأثیر می‌گذارد، بلکه تمام اعضای خانواده - به‌ویژه مادران - را نیز درگیر می‌کند.

در این میان، گفته‌ها و دل‌نوشته‌های مادران دارای فرزند اوتیسم، پنجره‌ای است به درون این تجربهٔ دردناک و زیبا که همراه با ناآشنایی، انزوا و گاهی بی‌تفاوتی جامعه است.

در میان این چالش‌ها، نهادهای مردمی مانند انجمن خیریه توان‌جویان اوتیسم بیجار باتکیه‌بر عشق، اراده و همراهی خیرین، مأمنی برای کودکان طیف اوتیسم شده‌اند.

یکی از بزرگ‌ترین دردهای این مادران، ازدست‌دادن آرزوهایی است که با تولد فرزندشان در ذهن داشتند.

آرزوهایی مثل‌اینکه فرزندشان مستقل شود، با دوستانش بازی کند، نوجوانی پر از شیطنت داشته باشد، یا حتی بتواند در آینده شغلی داشته باشد.

مادری نوشته بود: «خیلی از آرزوهایی که با داشتن کودک اوتیسم دفن می‌شود مثل کامل مستقل شدنت مثل شیطنت‌های نونهالی و نوجوانی و خنده‌های شادمانه‌ات با دوستانت...»، این آرزوها، چیزهایی است که اکثر والدین به‌صورت طبیعی برای فرزندانشان تصور می‌کنند، اما برای مادران فرزندان اوتیسمی، گاهی تبدیل به خاطراتی دردناک می‌شود.

تنها راه مقابله با این چالش‌ها، افزایش آگاهی و شناخت عمومی از اوتیسم است، بسیاری از مشکلاتی که این خانواده‌ها با آن مواجه‌اند، ناشی از بی‌اطلاعی و گاهی ترس جامعه از متفاوت‌ها است.

متخصصان روان‌شناسی کودکان استثنایی بیان می‌کنند که این ناتوانی در ارتباط، یکی از بزرگ‌ترین چالش‌های مادران فرزندان اوتیسمی محسوب می‌شود.

این مادران نه‌تنها با مشکلات رفتاری و یادگیری فرزند خود مواجه‌اند، بلکه اغلب با سکوت اطرافیان و عدم درک جامعه نیز دست‌وپنجه نرم می‌کنند، جامعه نیاز دارد تا بیشتر درک کند که اوتیسم یک بیماری نیست، بلکه یک طیف از تفاوت‌های عصبی است که با آموزش، حمایت و همدلی قابل‌مدیریت است.

کارشناسان اجتماعی بر این باورند که این آرزوها و انتظارات، بخش طبیعی تجربهٔ والدین است، اما برای خانواده‌های فرزندان اوتیسمی، اغلب همراه با تردید و نگرانی‌های فراوان است، این در حالی است که بسیاری از این خانواده‌ها، با تمام تلاش خود، به دنبال ایجاد زندگی عادی و پایدار برای فرزندانشان هستند.

بر اساس آمار اخیر، شیوع اوتیسم در کشور در حال افزایش است، اما متأسفانه منابع حمایتی و آموزشی متناسب با این افزایش، همگام نیستند، این در حالی است که خانواده‌های فرزندان اوتیسمی، نیازمند خدمات تخصصی، مشاوره و حمایت روانی هستند.

این میزگرد تخصصی به بررسی چالش‌ها، دستاوردها و راهکارهای آینده در حوزه اوتیسم با محوریت بیجار و تجربه این انجمن اختصاص دارد.

 

اوتیسم در سایه ناآگاهی جامعه

خانم میرزایی، شما از سال ۱۳۹۵ در این مسیر فعالیت داشته‌اید، چه تغییری در نگرش جامعه بیجار در این چند سال مشاهده کرده‌اید؟

رئیس انجمن خیریه توان‌جویان اوتیسم بیجار، مادر یک کودک اوتیسمی و فعال اجتماعی گفت: اوتیسم یک طیف است نه یک برچسب، در بسیاری از جوامع، به‌ویژه در مناطق محروم، این طیف به‌سادگی به «نابالغی» یا «رفتار بد» تبدیل می‌شود.

متأسفانه در ابتدا، خود من به‌عنوان مادر یک کودک اوتیسمی، با بی‌اطلاعی مواجه بودم، پزشکان، معلمان و حتی خانواده‌ها می‌گفتند «بچه‌تان بی‌انضباط است»، وقتی بزرگ شود درست می‌شود.

این ناآگاهی درد بیشتری نسبت به خودِ تشخیص داشت، اما وقتی شروع به فعالیت کردم، فهمیدم که ده‌ها خانواده دیگر هم همین رنج را می‌کشند، فقط ساکت هستند.

ترس از «برچسب اوتیسم» آن‌قدر قوی است که بسیاری ترجیح می‌دهند کودکشان را در خانه نگه دارند، ما در بیجار حداقل ۷۰ کودک تحت پوشش داریم، اما واقعاً تعدادشان بیشتر است.

این دقیقاً نقطه‌ضعف اصلی است، جامعه ما هنوز بین «نابالغی» و «اختلاف رشد» تمایز قائل نمی‌شود، اوتیسم یک اختلال عصبی است، نه نتیجه تربیت ضعیف، این کودکان با دنیای بیرون ارتباط متفاوتی برقرار می‌کنند، آن‌ها نمی‌خواهند تنبیه شوند، می‌خواهند درک شوند و این درک فقط از طریق آموزش و آگاهی ممکن است.

ایجاد مأمن در میان بی‌میلی‌ها

خانم فیروز مربی آموزشی کودکان اوتیسم بیجار در پاسخ به این سؤال که انجمن با کمترین امکانات، خدمات بزرگی ارائه داده است، چه انگیزه‌ای داشتید؟

گفت: من به‌عنوان شهروند بیجاری، وقتی متوجه شدم کودکانی با این نیازهای ویژه هیچ فضای امنی ندارند، تصمیم گرفتم کمک کنم.
 این فقط یک ساختمان نیست، این یک نماد از «ما هم هستیم» است، وقتی یک خیر این کار را می‌کند، پیامش این است: جامعه شما را تنها نگذاشته است.

این حمایت‌ها جان‌بخش بود، ما بدون هیچ بودجه دولتی، فقط با قلب‌های داغ خیرین، کاردرمانی، موسیقی‌درمانی، ورزش‌درمانی و هنردرمانی را راه‌اندازی کردیم، «اتاق تاریک» ما که برای تحریک حسی طراحی شده، تأثیر شگفت‌انگیزی بر کاهش اضطراب و بهبود رفتار کودکان داشته است.

این چیزی است که در بسیاری از مراکز دولتی هم وجود ندارد، شما با یک رویکرد جامع، در حال توانمندسازی کودکان هستید، اما باید گفت توان‌بخشی این کودکان فقط به کاردرمانی ختم نمی‌شود، آموزش والدین، هماهنگی با مدارس و دسترسی به خدمات بهزیستی هم بسیار مهم است.

 

چالش‌ها و راهکارهای آینده

بهزاد محمدیان فعال اجتماعی بیجار گفت: دو چیز، ناآگاهی و بی‌توجهی نهادها، بسیاری از خانواده‌ها می‌ترسند که کودکشان را به مدرسه بفرستند، چون معلمان آموزش ندیده‌اند.

بعضی مدارس حتی از پذیرش کودکان اوتیسم سرباز می‌زنند، ما به رسانه‌ها، آموزش‌وپرورش و بهزیستی می‌گوییم، این کودکان حق دارند وجود داشته باشند، نه اینکه پنهان شوند.

اینجا است که نقش رسانه‌ها حیاتی می‌شود، باید داستان‌های موفقیت این کودکان را بگوییم، نه فقط دردشان، بلکه استعدادهایشان را نشان دهیم، یک کودک اوتیسمی می‌تواند در موسیقی، نقاشی یا ریاضی استعداد خارق‌العاده‌ای داشته باشد، ما باید روی «توانایی» تمرکز کنیم، نه «ناتوانی».

اوتیسم را نباید پنهان کرد، این بیماری را باید شناخت، این کودکان قربانی ناهماهنگی جامعه هستند، نه خودِ بیماری، ما به حمایت مالی نیاز داریم، اما بیشتر از آن به «حمایت معنوی» و «پذیرش اجتماعی» نیاز داریم، دست کودک اوتیسمی را بگیرید، به او نشان دهید که جایش در جامعه است.

سیاست‌گذاری‌های بهداشتی باید از «تشخیص دیرهنگام» به «پیشگیری و شناسایی زودهنگام» تغییر کند، آموزش معلمان، تجهیز مراکز بهداشتی روستایی و حمایت از انجمن‌های مردمی، اولویت ملی باید باشد.

هر شهر یک انجمن مثل بیجار نیاز دارد، خیرین بیشتر باید بیدار شوند، این فقط صرفه‌جویی نیست، این سرمایه‌گذاری روی انسان است، من به تمام والدین می‌گویم، شرمنده نباشید، کودک شما یک هدیه است، فقط به شیوه‌ای متفاوت، ما هم می‌توانیم او را رشد دهیم، اگر جامعه کنارمان باشد.

جمع‌بندی...

اوتیسم نه یک دیوار است که یک در، دری که با آگاهی، همدلی و همکاری می‌توان گشود، انجمن بیجار نشان داد که حتی در سخت‌ترین شرایط، با عشق و اراده می‌توان مأوایی برای کودکان ناباور ایجاد کرد.

اما این مأوا نیاز به دستان بیشتری دارد، دستان خیرین، معلمان، رسانه‌ها و مسئولان، کودکان اوتیسم نیاز ندارند که «درست شوند»، نیاز دارند که «درک شوند»، این مأوا فقط برای بیجار نیست، باید الگویی برای تمام ایران باشد.

انتهای خبر/

لینک کوتاه خبر

نظر / پاسخ از

  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.

هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نفری باشید که نظر می‌گذارید!