یادداشت؛
نغمهای تازه در سمفونی زندگی
در روزگاری که سکوت خانهها جای خنده کودکان را گرفته و صدای بازی در کوچهها کمتر شنیده میشود، هنوز دلهایی هستند که به برکت صدای گریه نوزاد و لبخند کودکانشان، معنای واقعی زندگی را درمییابند.
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی «کردتودی»، در روزگاری که دغدغههای اقتصادی، مشغلههای کاری و تغییر سبک زندگی، بسیاری از خانوادهها را به سمت تکفرزندی یا حتی بیفرزندی سوق داده است، بازنگری در مفهوم جمعیت و فرزندآوری بیش از هر زمان دیگری اهمیت دارد. جامعهای که به آینده خود میاندیشد، ناگزیر باید به مسئله تداوم نسل، پویایی اجتماعی و نشاط خانوادگی توجه کند؛ زیرا هیچ سرمایهای ارزشمندتر از نیروی انسانی جوان و بانشاط نیست.
ایران، سرزمینی جوان و پویایی است که بخش بزرگی از پیشرفتهای فرهنگی، علمی و اقتصادی خود را مرهون نسلهایی است که در دل خانوادههای پرجمعیت رشد کردهاند، خانههایی که صدای خنده چند کودک، گرمای روابط خانوادگی را دوچندان میکرد و مفهوم «با هم بودن» در آن معنا داشت و فرزند بیشتر، تنها به معنای افزایش عددی اعضای خانواده نیست، بلکه نشانهای از امید، پویایی و اعتماد به آینده است.
با این حال، باید واقعگرایانه به موضوع نگریست. برخی خانوادهها از مشکلات اقتصادی، کمبود فرصت شغلی یا هزینههای بالای تربیت و آموزش فرزندان سخن میگویند.
این دغدغهها واقعیاند و نمیتوان آنها را نادیده گرفت اما در برابر این چالشها، باید به ثمرات عمیق و ماندگار فرزندآوری اندیشید. داشتن چند فرزند، شبکهای از عاطفه، حمایت و پشتیبانی متقابل میان اعضای خانواده ایجاد میکند؛ شبکهای که در گذر زمان به بزرگترین سرمایهی عاطفی والدین تبدیل میشود.
کودک تنها، هرچند ممکن است از توجه بیشتر والدین برخوردار باشد، اما در بسیاری از مواقع از نعمت بازی، تعامل و همدلی با خواهر و برادر محروم میماند.
در خانوادههای پرجمعیت، مهارتهای اجتماعی از همان کودکی شکل میگیرد؛ کودکان یاد میگیرند که تقسیم کنند، صبر کنند، کمک کنند و با دیگران زندگی کنند. اینها همان مهارتهایی است که بعدها در محیط کار، جامعه و زندگی زناشویی نقش تعیینکنندهای دارد.
از منظر اجتماعی نیز، کاهش نرخ باروری در سالهای اخیر زنگ خطری جدی برای آینده کشور به شمار میرود. آمارها نشان میدهد که اگر روند فعلی ادامه یابد، تا دو دهه آینده، ایران با پدیده سالمندی جمعیت مواجه میشود؛ یعنی جمعیتی که میانگین سنی آن بالا میرود و نیروی کار جوان رو به کاهش میگذارد.
در چنین شرایطی، چرخه تولید، نوآوری و رشد اقتصادی با چالش مواجه خواهد شد. برعکس، جامعهای که فرزندآوری در آن رونق دارد، از نیروی انسانی جوان، خلاق و پویا برخوردار است؛ نیرویی که میتواند موتور حرکت کشور در عرصههای علمی و اقتصادی باشد.
نکته دیگر، بُعد فرهنگی و معنوی فرزندآوری است. در فرهنگ ایرانی–اسلامی، فرزند نعمتی الهی و مایه برکت زندگی دانسته میشود.
بسیاری از والدین پس از تجربه نخستین فرزند، درمییابند که هیچ لذتی در دنیا با آغوش گرم کودک و لبخند صادقانهاش برابری نمیکند. داشتن چند فرزند، تجربهای از عشق چندباره است؛ عشقی که هر بار، رنگی تازه و عمقی بیشتر مییابد.
البته جامعه نیز باید همراه این رویکرد حرکت کند. حمایت از خانوادههای پرجمعیت تنها با شعار محقق نمیشود. ایجاد بسترهای واقعی مانند تسهیلات اقتصادی، مسکن مناسب، امکانات آموزشی و فرهنگی، و سیاستهای حمایتی پایدار، میتواند والدین را در مسیر فرزندآوری دلگرم کند.
انوادهها باید بدانند که تصمیم آنها برای داشتن فرزندان بیشتر، تنها یک انتخاب شخصی نیست، بلکه حرکتی در مسیر آیندهای روشنتر برای جامعه است.
در نهایت، باید پذیرفت که فرزندآوری تصمیمی آگاهانه و عاشقانه است؛ تصمیمی که اگر با نگاه مثبت، برنامهریزی درست و حمایت اجتماعی همراه باشد، میتواند زندگی را سرشار از معنا کند. خانهای که در آن چند کودک بازی میکنند، خانهای پر از زندگی است. در میان دغدغهها و مشکلات روزمره، شاید همین صدای خنده کودکان، بهترین یادآور امید باشد؛ امیدی که نسل به نسل ادامه مییابد و آینده این سرزمین را روشن میکند.
فرزندآوری تنها یک وظیفه اجتماعی نیست، بلکه راهی برای تداوم عشق، هویت و پویایی جامعه است. چالشها وجود دارند، اما آنچه باقی میماند، زیباییِ رشد، محبت و پایداری خانواده است؛ زیباییای که هیچ عددی نمیتواند آن را اندازهگیری کند.
نویسنده: مهوش رحیمی
لینک کوتاه خبر
برچسبها
نظر / پاسخ از
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نفری باشید که نظر میگذارید!