به گزارش پایگاه خبری تحلیلی «کردتودی»، استراتژی ایالات متحده و به‌ویژه دکترین رفتاری دونالد ترامپ را می‌توان در یک جمله خلاصه کرد:«سگ هار از شکار دست‌خالی برنمی‌گردد!» در این نگاه، سیاست آمریکا بر پایه تهاجم، آشوب‌آفرینی و ارعاب طراحی شده است؛ به‌طوری‌که اگر سگ دست‌آموز آن‌ها، هرچند هار و خون‌ریز، در میدان نبرد با قدرتی واقعی نظیر شیر غران و همیشه پیروز ایران به مخمصه بیفتد، دیگر چاره‌ای برای ارباب نیست جز آنکه خود پا به میدان بگذارد.

این منجلاب خون‌آلود و درهم‌تنیده که آمریکا در آن گرفتار شده، حاصل سال‌ها سرمایه‌گذاری اقتصادی، نظامی و اطلاعاتی برای تقویت عناصر مزدور و نیابتی در منطقه است؛ اما اینک، تمام آن هزینه‌ها به چاهی بی‌پایان تبدیل شده که جز شکست و تحقیر برای آمریکا و مزدورانش به ارمغان نیاورده است.

دشمن اکنون به این واقعیت تلخ اذعان دارد که سگ تربیت‌شده‌اش توان مقابله با نیروی مقاومتی که ریشه در فرهنگ، ایمان و ملت دارد را ندارد، بنابراین، برای نجات جان این سگ هار که تا به امروز تریلیاردها دلار خرج آن کرده، راهی جز اقدام مستقیم، سریع و بعضاً عجولانه نمی‌بیند.

رفتارهای دونالد ترامپ و بازی‌های رسانه‌ای او، دقیقاً در راستای همین استراتژی طراحی شده‌اند. ترامپ با اتخاذ مواضع متناقض و متغیر، نوعی سردرگمی هدفمند در ساختار تصمیم‌گیری در کشورها، به‌ویژه جمهوری اسلامی، ایجاد می‌کند. گاه سخن از مذاکره می‌گوید و گاه تهدید به نابودی؛ گاهی از صلح حرف می‌زند و زمانی دیگر از گزینه‌های نظامی روی میز.

 این رفتارها بخشی از تاکتیک جنگ روانی و آشوب شناختی ایالات متحده است، برای آنکه طرف مقابل دچار اشتباه محاسباتی شود یا دچار تزلزل در عزم و تصمیم گردد.

با این حال، آن‌چه در سوی دیگر این میدان جنگ دیده می‌شود، چیزی فراتر از واکنش است. در بیشه بزرگ و قلمروی شیران ایرانی، سیاست‌گذاری‌ها نه بر اساس ترس یا واکنش انفعالی، بلکه بر پایه یک استراتژی کلان مقاومت و آمادگی برای مقابله با هر نوع ائتلاف سیاسی و نظامی دشمن طراحی شده است.

ساختار فرماندهی و تصمیم‌گیری در جمهوری اسلامی ایران، نه‌تنها در برابر تهدیدها آماده است، بلکه پیش‌بینی و طراحی سناریوهای مختلف برای مقابله با تهاجم دشمن، مدت‌هاست که انجام شده و ابزارهای لازم نیز برای آن در دسترس است.

امروز همه چیز مهیای تقابل بزرگ در عرصه‌های مختلف است؛ از نبردهای نظامی گرفته تا جنگ اقتصادی، اطلاعاتی و سایبری، جبهه‌ای که دشمن در آن گشایش می‌دهد، به‌سرعت با پاسخ کوبنده، پیش‌دستانه و حساب‌شده مواجه خواهد شد.

 اقدام پیش‌دستانه جمهوری اسلامی در تسخیر سنگرهای استراتژیک و آسیب‌پذیر دشمن، امری کاملاً محتمل و منطقی به نظر می‌رسد. این بدان معناست که ایران تنها منتظر حمله دشمن نمی‌ماند، بلکه با دقت، هوشیاری و درایت، نقاط ضعف دشمن را شناسایی کرده و ضربه را در جایی وارد می‌کند که بیشترین اثرگذاری را داشته باشد.

در روزها و هفته‌های آینده، آتش این نبرد چندلایه – خواه نظامی، خواه رسانه‌ای و اقتصادی – ممکن است دامان پادشاهان و حکام مزدوری را بگیرد که در نقش فرزندان شیطان، به خیانت علیه ملت‌های منطقه پرداخته‌اند، کسانی که با دست‌بوسی سردمداران آمریکا، امنیت مردم خود را به بهای خیانت فروخته‌اند و در پشت لبخندهای دیپلماتیک‌شان، شمشیرهایی برای تفرقه و فتنه پنهان کرده‌اند.

این جنگ نه صرفاً برای بقا، که برای عزت است. و عزتی که با خون شهیدان و استقامت ملت به‌دست آمده، با توطئه و ارعاب از میان نخواهد رفت، دوران برتری‌طلبی غربی با ابزار سلطه‌جویانه، در حال افول است و صدای گام‌های قدرت‌های مستقل، به‌ویژه ایران اسلامی، در حال بلندتر شدن است.

آن‌چه اکنون در جریان است، بخشی از نبرد بزرگ تاریخ برای آینده بشریت است؛ نبردی میان فرهنگ مقاومت با فرهنگ سلطه، میان شیرهای بیدار با سگ‌های دروغین، و میان ملتی ریشه‌دار و آزاد با مزدورانی بی‌ریشه و فروخته‌شده. و در این نبرد، بی‌شک پیروزی از آن کسانی است که به جای تسلیم، به ایستادگی ایمان دارند.

نویسنده: مهدی عرفانی