
فاجعه خاموش جادهها؛
مسئولیتی که بر زمین مانده است!
درحالیکه سهم عامل انسانی در سوانح رانندگی بالا است، اما جادههای غیراستاندارد هم فرصت جبران اشتباه را به رانندگان نمیدهند و عامل بسیاری از تلفات رانندگی شناخته میشوند.
به گزارش خبرنگار گروه اجتماعی پایگاه خبری تحلیلی «کردتودی»، آمارها همچون زنگ خطری مکرر و گوشخراش در گوش جهانیان طنینانداز شدهاند؛ هرساله قریب به ۱۰ میلیون نفر در سراسر دنیا، جان خود را بر اثر سوانح رانندگی از دست میدهند.
این رقم، نه صرفاً یک عدد، بلکه هزاران خانواده داغدار، هزاران آرزو نیمهکاره و هزاران زندگی از همگسیخته است و بر همین اساس، کشورهای جهان ناگزیرند با جدیت و دقتی مثالزدنی، به واکاوی علل این حوادث بپردازند و سهم هر یک از عوامل راننده، جاده، وسیله نقلیه و شرایط محیطی را با شفافیت بررسی کنند.
در این میان، جادهها تنها مسیرهای سنگی و آسفالته نیستند؛ بلکه شریانهای حیاتیاند که امنیت، سلامت و اقتصاد یک کشور را به هم پیوند میزنند، هر نقص و کمتوجهی در زیرساختها میتواند به بهایی سنگین، جانهای بیگناه را بستاند و در چنین شرایطی، شناخت مسئولیتهای قانونی راهداری در قبال خسارات ناشی از نقص جاده، نه یک انتخاب، بلکه ضرورتی ملی است.
یکی از ریشههای اصلی وقوع حوادث رانندگی، رعایتنکردن استانداردها در راهسازی است. جادهها باید از لحظه نخست طراحی، با نگاهی دقیق به ایمنی شکل بگیرند؛ نه اینکه امنیت جان انسانها به بعد از آسفالتریزی موکول شود. این مسئولیت، نه فقط بر دوش مهندسان و پیمانکاران، بلکه بر عهده تمام دستگاههای ناظر و سیاستگذار است. تابلوگذاری دقیق مسیر، طراحی پیچها و شیبها بر اساس اصول فنی، و بهکارگیری حفاظهای ایمنی یا همان گاردریلها، از مهمترین ارکان تأمین امنیت جادههاست.
گاردریلها، این خطوط فلزی نجات، گاه آخرین مانع میان راننده و پرتگاهی مرگبارند، آنها میتوانند در لحظهای سرنوشتساز، خودرو را به مسیر بازگردانند و جان سرنشینان را نجات دهند.
با این حال، تعجبآور و تأسفبار است که با گذشت یک سال از آسفالت مسیر مورد بحث، هنوز هیچ حفاظی برای شانههای خطرناک آن تعبیه نشده است؛ شانههایی که هر روز، مسافران بسیاری را با هراس از سقوط همراه میکنند.
ایمنی جاده، نه یک پروژه تجملی، بلکه ضامن بقای زندگیهاست. ممکن است کمبود اعتبارات، بهانهای برای تأخیر در پروژههای عمرانی باشد، اما در حوزه ایمنسازی، هیچ عذر و توجیهی پذیرفتنی نیست. هر حادثهای که به دلیل نقص جاده رخ دهد، مسئولیت مستقیم و حتی کیفری آن بر عهده مدیران و متولیان است و قانون، در این زمینه کوتاه نمیآید؛ همانطور که خانواده داغدار نیز هرگز کوتاه نخواهند آمد.
از سوی دیگر، نقش مدیریت بحران در حوزه راهداری انکارناپذیر است. اطلاع بهموقع از شرایط جوی، بهویژه در فصول سرد، میتواند از وقوع بسیاری از حوادث جلوگیری کند. هماهنگی با سازمانهای هواشناسی و اعزام سریع ماشینآلات و تجهیزات به مناطق در معرض خطر، بخشی از وظایف حیاتی راهداری است که کوتاهی در آن میتواند هزینههایی جبرانناپذیر به بار آورد.
بااینحال، مسئله تنها به بحرانهای طبیعی ختم نمیشود. ضعف در پایه و زیرسازی جادهها، زخمی است که آرام و بیصدا، اما با پیامدی مرگبار، بر پیکره راهها وارد میشود. هنوز یک سال از آغاز عملیات زیرسازی و آسفالت تعریض جاده بلبانآباد نگذشته که ترکها و شکستگیها در سطح آن نمایان شدهاند. این پرسش جدی مطرح است که چگونه با وجود نظارتهای ادعایی، چنین کیفیت پایینی پذیرفته و اجرا شده است؟ آیا جان مردم و امنیت رانندگان، بهایی کمتر از یک نظارت دقیق دارد؟
انتظار میرفت مسئولان مربوطه با شفافیت، این مسئله را برای مردم توضیح دهند؛ اما سکوت جای پاسخ را گرفت. خبرنگار ما ناچار شد خود وارد میدان شود و با بررسی میدانی، ابعاد ماجرا را آشکار سازد. در شرایطی که حتی یک دستانداز کوچک میتواند به سانحهای مرگبار بینجامد، مسئولیت دستگاههای متولی در اجرای طرحهای واکنش سریع بیشازپیش برجسته میشود. سامانه ۱۴۱، فرصتی است تا رانندگان و مسافران هرگونه نقص و خرابی در مسیر را گزارش دهند؛ فرصتی که اگر جدی گرفته شود، میتواند کیفیت جادههای کشور را به شکلی محسوس بهبود بخشد.
فراموش نکنیم که تصادفات جادهای، صرفاً رویدادهایی آماری نیستند؛ هر یک از آنها تراژدی انسانی است که پیامدهای اجتماعی و اقتصادی سنگینی بهدنبال دارد. از هزینههای درمان و ازکارافتادگی گرفته تا فروپاشی خانوادهها و ضربههای روانی بلندمدت، همه و همه نشان میدهد که پیشگیری از حادثه، ارزشی بهمراتب فراتر از هر هزینهای دارد که برای ایمنسازی جادهها صرف میشود.
امروز، نگاه به جادهها باید فراتر از دیدگاه صرفاً عمرانی باشد. راهها، آینهای از کیفیت حکمرانی و میزان توجه به جان و کرامت انسانها هستند.
جادهای که با عجله و بیدقت ساخته شود، همانقدر خطرناک است که وسیله نقلیهای معیوب یا رانندهای بیاحتیاط. بیتوجهی به یک پیچ تند بدون حفاظ، میتواند در کسری از ثانیه، آینده یک خانواده را به گذشتهای تلخ بدل کند.
از اینرو، مسئولیت راهداری و دیگر نهادهای مرتبط، یک مسئولیت ملی و همیشگی است. همکاری بینبخشی، از وزارت راه و شهرسازی گرفته تا پلیس راه، سازمانهای امدادی و حتی مشارکت مردمی، میتواند نقطه عطفی در کاهش آمار سوانح باشد.
تجربه کشورهای پیشرو نشان داده که با استانداردسازی مسیرها، نظارت مستمر و آموزش عمومی، میتوان سوانح رانندگی را به شکل چشمگیری کاهش داد.
اکنون وقت آن رسیده که نگاهها از شعار و وعده فراتر رود و به عمل برسد. جادهها، همچون رگهای حیاتی کشور، نیازمند مراقبتی دائمی و دقیقاند و هر کیلومتر از مسیر، باید بهمثابه امانتی سپردهشده به مسئولان تلقی شود؛ امانتی که جان هزاران انسان، هر روز در گرو سلامت آن است.
در پایان، شاید بهترین جمله برای جمعبندی این باشد که «جادهها، حافظان خاموش زندگیاند»؛ اما این حافظان، اگر فراموش شوند، میتوانند خود به قاتلانی بیرحم بدل گردند و آینده ایمن جادههای کشور، نه با اتفاق، بلکه با برنامهریزی، نظارت و مسئولیتپذیری رقم خواهد خورد.
انتهای خبر/
لینک کوتاه خبر
برچسبها
نظر / پاسخ از
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نفری باشید که نظر میگذارید!