
«کُردتودی» گزارش میدهد؛
قزلاوزن فریادی خاموش از دل خشکی و شکار
صحنهای تلخ در نزدیکی روستای کمرزرد، نشانهای از بحرانی عمقی، بحران آب و بیتوجهی به تعادل زیست محیط است که ماهیها تلف شدند.
به گزارش خبرنگار گروه اجتماعی پایگاه خبری تحلیلی «کردتودی»، در شرق استان کردستان، رودخانهای که سالهاست رگ حیات جوامع روستایی بوده، امروز نفسهای آخرش را میکشد، صدها ماهی مرده بر سطح آب شناورند، رنگ آب تیره شده و هوایی سنگین از بوی تجزیه ماهیان تلفشده فضا را فرا گرفته است.
اما همین منطقه، نه تنها شاهد مرگ هزاران ماهی قزلاوزن بوده، بلکه در دل همین بیابانهای خشکشده، صدای تیری غیرمجاز نیز شنیده شده است، صدایی که نشان از تجاوز به طبیعت دارد شکار غیرمجاز کبک و مصرف بیرویه آب و اتلاف ماهیهای بیگناه است.
رودخانه قزلاوزن، شریان حیاتی شرق کردستان، از کوههای زنجان سرچشمه میگیرد و پس از عبور از بیجار، راهی به سوی سرزمینهای دیگر میبرد.
این رودخانه، زیستگاه طبیعی گونههای متعدد ماهی، بهویژه قزلآلا و قزلاوزن بوده و همواره نقش کلیدی در حفظ تنوع زیستی منطقه داشته است، اما امروز جریان آب به حدی کاهش یافته که صدها مترمربع از بستر رودخانه خشکیده و ماهیان در دمای بالا و کمبود اکسیژن، یکی پس از دیگری میمیرند.
در همین منطقه، در حاشیه منطقه حفاظتشده بیجار، داستان دیگری رقم خورد، ۲ شکارچی غیرمجاز، با اسلحههای ساچمهزنی به شکار کبک روی آوردند.
اما محیطبانان، با همکاری نیروی انتظامی، آنان را دستگیر کردند و در بازرسی اولیه، لاشه ۶ قطعه کبک، ۲ قبضه اسلحه و مقادیری فشنگ کشف شد.
راهکارهای نجات رودخانههای در حال مرگ، بحران آب در ایران دیگر یک پیشبینی نیست؛ واقعیتی تلخ است که روزانه در قالب خشکشدن رودخانهها، تالابها و کاهش منابع زیرزمینی خود را نشان میدهد.
حادثه تلفشدن هزاران ماهی در رودخانه قزلاوزن بیجار، تنها یک نمونه از عواقب مدیریت ناکارآمد منابع آبی و بیتوجهی به تعادل زیستمحیطی است، این فاجعه همراه با شکار غیرمجاز حیات وحش، نشان میدهد که طبیعت در حال فرسایش چندبعدی است.
برای نجات رودخانهها و حفظ آینده اکوسیستمهای حساس، نیاز به رویکردی جامع، بلندمدت و اجرایی است که فراتر از توصیههای کلی، به ریشه مشکلات بپردازد، راهکارهای پیشنهادی، نه تنها باید به صورت مجزا اجرا شوند، بلکه باید در چارچوبی یکپارچه و با مشارکت مردم، مسئولان و نهادهای نظارتی همراه شوند.
نخستین و مهمترین گام تخصیص بهموقع و قانونمندی حقآبه زیستمحیطی از سدها به رودخانهها است، سدها اگرچه برای تنظیم جریان آب و تأمین آب کشاورزی و شرب ساخته میشوند، اما در صورت عدم رعایت حقآبه زیستمحیطی، خود تبدیل به عاملی برای خشکی رودخانهها میشوند.
در مورد قزلاوزن، عدم تخصیص آب از سد سیاه زاغ در فصلهای گرم، مستقیماً به کاهش جریان آب و مرگ ماهیان منجر شده است، بنابراین نهادهای آب منطقهای موظفاند این حقآبه را نه به عنوان یک انتخاب، بلکه به عنوان یک الزام قانونی و زیستی تأمین کنند.
دومین راهکار نظارت جدی و مستمر بر برداشتهای غیرمجاز آب، بهویژه توسط بخش کشاورزی است، برداشتهای سودجویانه و بیرویه از رودخانه و چاههای غیرمجاز، فشار مضاعفی بر منابع آبی وارد میکند، نصب سیستمهای نظارتی هوشمند، استفاده از تصاویر ماهوارهای و گشتهای منظم محیطبانی، میتواند به شناسایی و پایان دادن به این تخلفات کمک کند.
سومین راهکار تغییر الگوی کشت به سمت محصولات کم آببر و سازگار با اقلیم منطقه است، کشت محصولات پرمصرف آب مانند سیبزمینی و هندوانه در مناطق خشک و نیمهخشک، بدون در نظر گرفتن ظرفیت واقعی منابع آبی، امری غیرمنطقی و تخریبی است.
با ارائه یارانههای هدفمند، مشوقهای اقتصادی و آموزش فنی، میتوان کشاورزان را به سمت کشت گیاهان مقاوم به خشکی همچون یونجه، گندم دیم یا محصولات بومی سوق داد.
چهارمین راهکار آموزش و آگاهیبخشی به جوامع محلی است، مردم روستاها، به عنوان نزدیکترین افراد به طبیعت، نقش کلیدی در حفاظت از منابع دارند، آموزش در مدارس، برگزاری کارگاههای محلی و ایجاد شبکههای مدنی محیطزیستی، میتواند فرهنگ صیانت از طبیعت را تقویت کند.
و در نهایت تقویت نیروهای محیط بانی و برخورد قاطع با متخلفان ضروری است، دستگیری شکارچیان غیرمجاز در بیجار، نمونهای از اثرگذاری نظارت است.
اما این عملکردها باید سیستماتیک و مستمر باشند، تجهیز محیطبانان، افزایش نیروها و تسریع در رسیدگی قضایی به تخلفات زیستمحیطی، پیامی قوی به متخلفان میفرستد، طبیعت بیدفاع نیست.
رودخانهها نمیتوانند نفس بکشند
حبیبالله رجبزاده، سرپرست حفاظت محیط زیست بیجار در گفتگو با خبرنگار پایگاه خبری تحلیلی «کردتودی»، اظهار داشت: کاهش جدی حقآبه زیستمحیطی، همراه با خشکسالی شدید، عامل اصلی این فاجعه است، اگر سد سیاه زاغ به موقع حقآبه زیستمحیطی را تخصیص ندهد، رودخانهها نمیتوانند نفس بکشند.
وی افزود: کشاورزان در حاشیه رودخانه، بدون توجه به وضعیت منابع آبی، محصولات پرمصرف مانند سیبزمینی و هندوانه میکارند، این برداشتهای بیرویه، چاقویی است که به قلب رودخانه میزند و اگر درمان نشود، فردا خسارتهای بزرگتری به محیط زیست وارد خواهد شد.
سرپرست حفاظت محیط زیست بیجار گفت: آنچه در بیجار رخ داده، یک حادثه محلی نیست، این تنها یک نمونه از بحران آب و تخریب محیط زیست است که سالهاست در سراسر ایران تکرار میشود، از مرگ ماهیان در کرخه و کارون، تا خشک شدن تالابهای ارس و نمک است.
وی یادآور شد: اگر مدیریت آب به شیوه بخشی و کوتاهمدت ادامه یابد، رودخانهها نه تنها جان خواهند داد، بلکه معیشت کشاورزان، صیادان و جوامع محلی نیز به خطر خواهد افتاد و عملاً دیگر فضای برای حیات جانوری باقی نخواهد ماند و باید گفت زنجیره غذایی محیط زیست با خطر بزرگتری روبهرو خواهد شد.
رودخانه مادر این روستا است
محمد امانی یکی از اهالی روستای کمرزرد گفت: این رودخانه مادر این روستا است و اصل حیات اهالی بر همین ظرفیت بنا شده است، آب آن میچرخید، ماهی میداد، گردشگر میآمد، ما از صید معیشت میکردیم و حالا همه چیز خشک شده، انگار طبیعت فریاد زده و کسی نشنیده است.
وی افزود: قزلاوزن امروز فریادی خاموش است، ماهیانش مردهاند، آب آن خشک شده و حتی پرندگانش در خطر شکار هستند، اما این فریاد، تنها به گوش مسئولان نمیرسد و به همه ما میرسد که کاری از آن ساخته نیست و باید در کناری نشسته و در غم این قصه اشک گران ریخت.
امانی یادآور شد: هر کاهش در مصرف آب، هر آگاهی در میان کشاورزان، هر دستگیری از شکارچی متخلف، گامی به سوی نجات این رودخانه است، شاید نسل کودکان ما فردا بخواهد در کنار این رودخانه اشتغالی برای خود داشته باشند و امروز اگر فکری برای نجات آن نداشته باشیم، فردا دیگر خیلی دیر است.
مثلث مرگ محیط زیست را جدی بگیرید
بهزاد محمدیان فعال محیط زیستی گفت: شکار غیرمجاز، همراه با خشکسالی و تخریب زیستگاه، مثل یک مثلث مرگ است، وقتی رودخانه خشک میشود، پرندگان مهاجر جذب نمیشوند، زمانی که شکار میشود، جمعیت آنها کاهش مییابد، طبیعت در حال فرسایش است.
وی افزود: شکار فصلی کبک در این منطقه کاملاً ممنوع است، این گونهها بخشی از زنجیره غذایی هستند، هر شکار غیرمجاز، ضربهای به تعادل اکوسیستم است، متأسفانه افراد سودجو تنها به درآمد ناچیز یا حتی تفریح زودگذر حاضر هستند این جنایت بزرگ را مرتکب شوند و با پرداخت مبلغی به عنوان جریمه، به خانه برگردند.
محمدیان گفت: پرونده این متخلفان تشکیل شده و به مراجع قضایی ارسال شده تا برخورد قانونی صورت گیرد؛ اما خسارتی که به محیط زیست جانوری وارد آمده است، با کدام هزینه مالی جبران خواهد شد، به راستی پرداخت خسارت مالی میتواند به تولید مثل جانوری کمک کند، احکام هنوز با نوع جرم فاصله زیادی دارد.
انتهای خبر/
لینک کوتاه خبر
نظر / پاسخ از
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نفری باشید که نظر میگذارید!