
«کُردتودی» گزارش میدهد؛
هدف رضاخان جدایی از سنتهای اسلامی و ایرانی
رضاخان تنها به تغییر پوشش بسنده نکرد بلکه در پی اجرای اهداف غربی در ایران بود و با فشار برای کنارزدن سنتها، جامعه را وارد مسیری کرد که تبعات آن همچنان احساس میشود.
به گزارش خبرنگار گروه سیاسی پایگاه خبری تحلیلی «کردتودی»، موضوع انقلاب فرهنگی رضاخان یکی از نقاط بحثبرانگیز تاریخ معاصر ایران است؛ دورهای که به نام نوسازی و مدرنیزاسیون، پوشش و آداب اجتماعی مردم با زور و اجبار تغییر یافت.
کشف حجاب، ممنوعیت برخی آیینهای مذهبی و تحمیل لباسهای فرنگی نهتنها ساختار سنتی جامعه را دگرگون کرد، بلکه زمینهساز شکاف عمیق میان دولت و مردم شد.
اکنون و پس از گذشت نزدیک به یک قرن، بسیاری از کارشناسان معتقدند تبعات آن سیاستها همچنان در لایههای فرهنگی و اجتماعی جامعه ایران باقی مانده است.
تحمیل نسخهای غربی از فرهنگ بر ایران
الهه نیکنام، دکترای علوم سیاسی دانشگاه آزاد سنندج در گفتگو با خبرنگار پایگاه خبری تحلیلی کردتودی اظهارداشت: رضاخان بیش از آنکه به دنبال اصلاح جامعه باشد، میخواست نسخهای غربی از فرهنگ را بر ایران تحمیل کند.
وی افزود: سیاست تغییر لباس و کنارگذاشتن پوششهای سنتی تنها بخشی از برنامهای بزرگتر بود که هدف اصلیاش تضعیف ریشههای دینی و فرهنگی ایرانیان به شمار میرفت.
وی تصریح کرد: رضاخان با اجباریکردن کلاه شاپو، کتوشلوار فرنگی و محدودکردن استفاده از چادر و عمامه، ظاهر جامعه را تغییر داد، اما در واقع به دنبال تغییر هویت بود.
استاد دانشگاه آزاد کردستان تصریح کرد: وقتی ظاهر مردم تغییر کند، کمکم ارزشها و باورها نیز تحت تأثیر قرار میگیرند و این همان چیزی بود که حکومت بهدنبال آن بود، فاصلهگرفتن مردم از سنتها و نزدیکشدن به فرهنگ بیگانه.
نیک نام ادامه داد: این سیاستها با پشتیبانی جریانهایی که غرب را الگو میدانستند و دین را مانع پیشرفت معرفی میکردند، اجرا شد و در این مسیر بخشهایی از جامعه شهری و طبقات بالاتر زودتر تحت تأثیر قرار گرفتند، اما مقاومتهای مردمی هم کم نبود و همین وضعیت سبب شد جامعه ایران با نوعی دوگانگی روبهرو شود؛ گروهی به سنتها وفادار ماندند و گروهی دیگر بهسمت ظواهر غربی رفتند.
وی تأکید کرد: نتیجه این تغییرات، شکلگیری شکاف فرهنگی و بحران هویت بود و نسلی پرورش یافت که میان سنت و تجدد سرگردان بود و هنوز هم نشانههای این سردرگمی در جامعه دیده میشود.
استاد دانشگاه آزاد اضافه کرد: بیاعتمادی مردم نسبت به دولت نیز از همان زمان افزایش یافت، زیرا مردم میدیدند حکومت به جای همراهی با فرهنگ بومی سعی دارد با زور سبک زندگی تازهای تحمیل کند.
وی این تجربه را نمونهای روشن از غربزدگی بیان کرد و اظهارداشت: تقلید از ظاهر تمدن غربی بدون توجه به نیازهای واقعی جامعه ایران از معماری و پوشش گرفته تا برخی رسوم و آداب، همه چیز بهگونهای طراحی شده بود که شبیه اروپاییها به نظر برسد، اما این تقلید سطحی نه تنها موجب پیشرفت نشد، بلکه باعث شد جامعه دچار گسست شود.
نیک نام تصریح کرد: آثار این سیاستها هنوز ادامه دارد. از گرایش به مدهای غربی و فاصلهگرفتن از برخی آداب سنتی گرفته تا شکلگیری ذائقهای دوگانه در نسل جوان همه نشانههایی از همان مسیر است.
دکترای علوم سیاسی دانشگاه آزاد کردستان گفت: هویت ایرانی ـ اسلامی ریشهای بسیار عمیق دارد و هیچ سیاستی نمیتواند آن را بهطور کامل از بین ببرد، نمونه روشن آن بازگشت دوباره بسیاری از جوانان به ارزشهای دینی و ملی در سالهای اخیر است.
وی در پایان خاطرنشان کرد: رضاخان نتوانست اهداف خود را به طور کامل پیاده کند، اما تلاشهای او برای اجرای خواستههای غربی زخمهایی عمیق بر جامعه برجای گذاشت و این تجربه باید برای امروز ما درس باشد که هر سیاستی بخواهد بدون توجه به ریشههای بومی و صرفاً با الگوگیری از بیرون اجرا شود، دیر یا زود جامعه را با بحران روبهرو خواهد کرد.
تغییر اجباری سبک زندگی
لیلا احمدی در گفتگو با خبرنگار پایگاه خبری تحلیلی کردتودی اظهارداشت: در دهههای گذشته، موضوع انقلاب فرهنگی رضاخان و سیاستهای او در تغییر پوشش، سبک زندگی و حذف بخشی از سنتهای دینی و ایرانی همواره محل بحث کارشناسان بوده است.
وی افزود: اگر به تاریخ نگاه کنیم، میبینیم که تغییرات فرهنگی در دوره او نه از مسیر اقناع و آگاهی، بلکه با اجبار و تحمیل همراه بود و نمونه بارز آن ماجرای کشف حجاب و تغییر لباسهای سنتی به پوشش فرنگی است؛ این اقدام به ظاهر در راستای مدرنسازی معرفی شد اما در واقع نوعی انقلاب فرهنگی تحمیلی بود که ریشه در الگوگیری سطحی از غرب داشت.
کارشناس مسائل فرهنگی بیان داشت: لباس و سبک پوشش فقط یک موضوع ظاهری نیست، بلکه حامل معنا، هویت و پیوندهای اجتماعی است؛ وقتی ناگهان کلاه پهلوی و کت و شلوار به جای عبا، قبای مردان و چادر زنان قرار گرفت، بخشی از حافظه جمعی و هویت تاریخی جامعه نیز تضعیف شد.
احمدی گفت: سیاست فرهنگی رضاخان عملاً جدایی جامعه از سنتهای دیرینه اسلامی و ایرانی را هدف گرفته بود و این تغییرات فقط به حجاب یا کلاه ختم نمیشد؛ حتی در آیینهای مذهبی، مراسم عزاداری و بسیاری از شعائر نیز محدودیتهای جدی اعمال شد. به همین دلیل مردم آن دوره احساس میکردند که نه تنها آزادی اجتماعیشان، بلکه ریشههای دینیشان هم در خطر است.
مدرس سواد رسانه گفت: جامعه ایرانی همواره توانسته بود سنت و تجدد را در کنار هم نگه دارد؛ اما سیاستهای رضاخان تلاش داشت این تعادل را با حذف کامل سنتها برهم بزند و این مسئله سبب شد نوعی شکاف فرهنگی میان دولت و مردم شکل بگیرد که تبعاتش تا امروز ادامه دارد.
احمدی با اشاره به پیامدهای آن سیاستها بیان داشت: وقتی هویت دینی و ملی مردم به حاشیه رانده شد نسلهای بعدی با نوعی سردرگمی هویتی روبهرو شدند، از یک طرف تبلیغ میشد که مدرنیته و لباس فرنگی نشانه پیشرفت است و از سوی دیگر مردم در دل خود نسبت به دین و سنت احساس تعلق عمیق داشتند و این تضاد باعث شد نوعی دوگانگی فرهنگی در کشور شکل بگیرد.
وی این وضعیت را بحران هویت توصیف کرد و ادامه داد : در بسیاری از کشورها، مدرنیزاسیون همراه با حفظ ارزشهای بومی انجام شد؛ اما در ایران آن دوران مدرنیته مساوی با بریدن از گذشته تعریف شد و همین امر موجب شد بخشی از جامعه احساس بیگانگی کند و در برابر تغییرات موضعگیری کند.
نقش رسانه و بازخوانی تاریخی
مدرس سواد رسانه در بخش دیگری از گفتوگو بر اهمیت رسانهها در بازخوانی این تجربه تاریخی تأکید کرد و بیان داشت: امروز اگر رسانهها به درستی روایت نکنند که چه بر سر سنتها و ارزشهای مردم در دوره رضاخان آمد، نسل جوان ممکن است تصور کند این تغییرات یک مسیر طبیعی پیشرفت بوده است،در حالیکه واقعیت تاریخی نشان میدهد بسیاری از مردم با فشار و اجبار مجبور به تغییر پوشش و سبک زندگی شدند.
وی گفت: آثار فرهنگی و رسانهای بیشتری برای آگاهی نسل جدید تولید شود، فیلم، مستند و حتی محتوای آموزشی در مدارس میتواند به جوانان نشان دهد که چرا باید نسبت به میراث فرهنگی و دینی خود حساس باشند و آن را با دقت پاسداری کنند.
احمدی بر لزوم بازگشت آگاهانه به هویت اصیل ایرانی ـ اسلامی تأکید و بیان داشت: بازگشت به سنت به معنای نفی تجدد نیست، بلکه یعنی ما باید با حفظ ریشههایمان وارد عرصه نوگرایی شویم و تجربه رضاخان به ما آموخت که هر تلاشی برای قطع پیوند مردم با سنت و مذهب، نه تنها به پیشرفت منجر نمیشود بلکه واکنشهای اجتماعی و فرهنگی شدیدی ایجاد میکند.
وی خاطرنشان کرد: امروز هم اگر به مسئله سبک زندگی و الگوهای فرهنگی بیتوجه باشیم ممکن است همان آسیبها دوباره تکرار شود و جامعهای که ریشههایش را فراموش کند در برابر هجمههای فرهنگی خارجی آسیبپذیر خواهد بود.
انتهای خبر/
لینک کوتاه خبر
برچسبها
نظر / پاسخ از
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نفری باشید که نظر میگذارید!