
یادداشت؛
قدرت ایران در بازدارندگی دشمن
در برابر تهدیدهای احتمالی، تبیین دقیق و همهجانبه از قدرت جمهوری اسلامی ایران، ضرورتی راهبردی برای مایوس کردن محاسبات دشمن و تقویت انسجام داخلی است.
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی «کردتودی»، در شرایطی که منطقه غرب آسیا در یکی از پیچیدهترین برهههای ژئوپلیتیکی خود قرار دارد، ترسیم عینی و واقعگرایانه از قدرت همهجانبه جمهوری اسلامی ایران دیگر یک انتخاب راهبردی صرف نیست، بلکه ضرورتی قطعی برای مدیریت محاسبات دشمنان و مقابله با سناریوهای احتمالی آنان به شمار میرود.
دشمنی که در مقاطع مختلف تاریخی از جمله جنگ تحمیلی، ترور سردار سلیمانی، تحریمهای فلجکننده اقتصادی و جنگ ترکیبی رسانهای علیه ملت ایران، همواره در پی تضعیف اقتدار ملی و برهمزدن معادلات درونی کشور بوده، اکنون نیز مترصد فرصتی است تا با تحلیل نادرست یا ناقص از واقعیات، هزینهسازی جدیدی را برای جمهوری اسلامی رقم بزند.
در چنین فضایی نخبگان، رسانهها و مسئولان موظفاند با بازخوانی دقیق مؤلفههای قدرت ایران و نمایش واقعی ظرفیتهای نظامی، امنیتی، منطقهای، مردمی و فناورانه کشور، از بروز اشتباه محاسباتی در سوی مقابل جلوگیری کنند و هرگونه تساهل در این زمینه، میتواند پیام ضعف یا انفعال ارسال کرده و دشمن را به سمت اتخاذ تصمیمات خطرناک سوق دهد.
قدرت جمهوری اسلامی ایران، تنها به توان نظامی خلاصه نمیشود، گرچه نیروهای مسلح جمهوری اسلامی از جمله سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و ارتش با بهرهگیری از ظرفیتهای بومی و تجربههای میدانی در جبهه مقاومت، اکنون به قدرتی بازدارنده در منطقه بدل شدهاند که آزمونهای میدانی آن در عملیات مختلف در سوریه، عراق، فلسطین و خلیجفارس برای همگان آشکار است، اما در کنار این بُعد نباید از سایر ابعاد قدرتساز غافل شد.
ایران در حوزه فناوریهای نوین دفاعی، پهپادهای رزمی، موشکهای نقطهزن، جنگ سایبری، پدافند هوایی و حتی نبردهای ترکیبی و شناختی، به سطحی از توانمندی رسیده که توانایی طراحی پاسخهای متقارن، نامتقارن و ترکیبی به هر گونه تهدید را دارد.
این واقعیت نهتنها در اسناد رسمی نهادهای غربی مانند گزارشهای پنتاگون، بلکه در رفتار میدانی دشمن نیز منعکس شده است؛ جایی که حتی پس از اقدامات تحریکآمیز از درگیری مستقیم با ایران خودداری میشود.
از سوی دیگر، قدرت منطقهای ایران با محوریت جبهه مقاومت، اکنون به ابزاری راهبردی برای بازدارندگی بدل شده است؛ حزبالله لبنان، گروههای مقاومت فلسطینی، حشدالشعبی عراق، انصارالله یمن و سایر یاران همسو با ایران، نهتنها دارای مشروعیت مردمی هستند؛ بلکه با الهام از گفتمان انقلاب اسلامی، عمق استراتژیک ایران را در جغرافیای مقاومت تثبیت کردهاند. این پیوند راهبردی، نهتنها ظرفیت بازدارنده را تقویت کرده؛ بلکه هزینه هرگونه تجاوز را برای دشمن بهصورت تصاعدی افزایش میدهد.
در همین راستا هرگونه موضعگیری انفعالی یا تضعیفکننده در رسانهها یا از سوی برخی چهرههای داخلی که ناخواسته یا از سر سادهانگاری، قدرت ملی را نادیده گرفته و پیام ضعف به دشمن مخابره میکنند، خطایی راهبردی و جبرانناپذیر محسوب میشود؛ رسانههای داخلی باید با بهرهگیری از ظرفیتهای تحلیلی، تصویری و بیانی، واقعیتهای میدانی و قدرت بازدارندگی جمهوری اسلامی را برای افکار عمومی داخلی و خارجی تبیین کنند و بدانند غفلت از این مهم، موجب شکلگیری فضای روانی مخدوش و محاسبه غلط از سوی دشمن میشود.
ترسیم عینی از قدرت ملی الزاماً به معنای جنگطلبی یا تحریک نظامی نیست؛ بلکه اتفاقاً در چارچوب دکترین دفاعی جمهوری اسلامی که بر پایه بازدارندگی فعال بنا شده، نمایش قدرت نه برای جنگ بلکه برای جلوگیری از آن صورت میگیرد. هر اندازه که تصویر قدرت ایران شفافتر، دقیقتر و مؤثرتر ارائه شود، احتمال وقوع درگیری ناخواسته کمتر شده و دشمن نیز در محاسبات خود دقت بیشتری خواهد داشت.
در پایان باید تأکید کرد که امنیت و اقتدار ملی محصول سکوت یا انفعال نیست، بلکه نیازمند کنشگری فعال، تبیین هوشمندانه و ترسیم دقیق قدرت ملی است و جمهوری اسلامی ایران باتکیهبر اراده ملت، ظرفیتهای درونی و تجربههای ارزشمند خود در عرصههای مختلف، آماده پاسخگویی به هر گونه حماقت احتمالی دشمن است. اما عقلانیت حکم میکند که با اصلاح برخی مواضع داخلی و روشنگری رسانهای مؤثر، شرایطی رقم زده شود که دشمن اساساً به سمت آزمودن این قدرت سوق داده نشود.
نویسنده: طاهره جلوخانی کارشناس مسائل اجتماعی
لینک کوتاه خبر
نظر / پاسخ از
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نفری باشید که نظر میگذارید!