
یادداشت؛
12 روز تا حماسه
جنگ 12 روزه نه فقط یک جنگ، بلکه آزمونی بزرگ برای تاریخ این سرزمین بود نبرد ایران و رژیم صهیونیستی که از روز نخست با طنین موشکها و شعله آتش آغاز شد و این عاشورای زمانه ما در میدان کربلای قرن پانزدهم است.
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی «کردتودی»، جنگ 12روزه نه فقط یک جنگ، بلکه آزمونی بزرگ برای تاریخ این سرزمین بود نبرد ایران و رژیم صهیونیستی که از روز نخست با طنین موشکها و شعله آتش آغاز شد، اکنون به نقطهای رسیده که نمیتوان آن را صرفاً یک درگیری نظامی خواند. این، عاشورای زمانه ما در میدان کربلای قرن پانزدهم است.
در این 12 روز، ما تنها جنگیدیم برای دفاع، برای عزت، برایآنکه نسلهای آینده در سایه استقلال و امنیت، بیدغدغه زندگی کنند؛ اما ورای موشکها، آنچه ستون اصلی این حماسه را شکل داد، ایمان مردم بود ایمان به راه حق، به ایستادگی، به وعده پیروزی که ادامه راه را تضمین میکرد.
شاید آنان که بر نقشهها مرز میکشند، تصور میکردند که ایران خسته است، تنهاست، یا در تنگنا قرار دارد؛ اما اشتباهشان همینجا بود ملتی که عمق باورش در ظهر عاشورا شکلگرفته، هرگز در تردید نمیماند مردم، از پایتخت تا دورترین روستا، از نوجوانهای جهادی تا بانوان امدادگر، در کنار رزمندگان ایستادند، بیهیاهو، بیتظاهر، اما با قلبهایی پر از غیرت.
ما در این جنگ نهفقط دشمن را عقب راندیم که یک حقیقت تاریخی را دوباره زنده کردیم و آن اینکه خون بر شمشیر پیروز است و این جمله نه شعار، بلکه واقعیت تلخی بود که صهیونیستها با هر شب موشکباران تجربهاش کردند.
شهدای این جنگ، با لبانی خشکیده، اما لبریز از ایمان ادامهدهنده راه حسیناند آن کودک شهید آن دکتر خدمتگزار مردم و آن مادر مقاومی که با دو فرزند شهید، لبخند زد و گفت: راهشان ادامه دارد… همهشان، زینبی دیگر، عباسی دیگر، قاسمهایی دیگر بودند.
اکنون روزها گذشت؛ اما حقیقت آن است که تازه آغاز راه است دشمن ضربه خورد، اما خاموش نشده. ما هم باید بیدارتر از همیشه بمانیم و باور کنیم که عاشورا یک روز نبود، یک مسیر است و امروز، بیش از همیشه باید همان جمله را تکرار کنیم که تا عمق استخوان دشمن نفوذ کند و آن هیهات منّا الذلّة است.
و اما این ۱۲ روز، آیینهای بود از آمادگی ملی؛ همافزایی ارتش و سپاه، حضور هوشمندانه نیروهای مردمی، و اتحاد بیسابقهای که دل هر ایرانی را گرم کرد.
وقتی نخستین موشکها به خاک میهن فرود آمدند، نه وحشت که غیرت در نگاه مردم بود.
در این جنگ، نقابها افتاد و اما همینجا بود که دنیا فهمید ایران، تنها یک کشور نیست؛ یک مکتب است مکتبی که ریشه در خون دارد، اما نه از سر خشونت، بلکه از سر عدالتخواهی مکتبی که یاد گرفته حتی در محاصره، باید بایستد و فریاد بزند: اگر دین ندارید، لااقل آزاده باشید.
رژیم صهیونیستی به خیال خودش آمده بود که اراده ایران را بشکند، زیرساختها را فلج کند، مردم را بترساند؛ اما در نهایت، خودش بود که در لبه پرتگاه وحشت ایستاد.
جامعه جهانی دید که چگونه سامانههای پدافندی ایران، آسمان را دیوار غیرت کردند، چگونه پاسخهای دقیق و محدود ایران، هدفمند و مسئولانه بود و درعینحال، غرور ملی را حفظ کرد.
و امروز، پس روزهها آتش، ما به نقطهای رسیدهایم که باید بگوییم ایران فقط در میدان نظامی پیروز نشد، بلکه در میدان اخلاق، انسانیت و مشروعیت نیز سربلند ماند.
این جنگ، درسها و هزینههایی داشت، اما هر قطره خون، درختی تازه در دل این ملت کاشت؛ درختی که ثمرهاش آگاهی، اتحاد، و صلابت است.
این خاک، به حسین سلام گفته، و با عباس پیمان بسته است ما ملتی هستیم که اگر یکبار قیام کنیم، صدها عاشورا خلق میکنیم و اگر یکبار شهید دهیم، هزاران نفر جانبهکف به میدان میآوریم. دشمن اگر عاقل باشد، این پیام را فهمیده: با ملتی که کربلا در حافظه تاریخیاش زنده است، نمیتوان بازور سخن گفت.
نویسنده: گلآرا ظاهری فعال رسانهای
لینک کوتاه خبر
برچسبها
نظر / پاسخ از
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نفری باشید که نظر میگذارید!